یک نویسنده گفت: تهران به شدت اسیر کلیشهها است و تعدد داستانهای کلیشهای باعث شده تهران روایت نشود.
به گزارش ، محمد قائم خانی نویسنده با اشاره به اینکه تهران سراسر از سوژههای داستانی است، گفت: آنقدر اتفاقات و ویژگیها در تهران بسیار است و آنقدر روایت نشده که از هر گوشه آن میتوان سوژه برای نوشتن روایت و داستان پیدا کرد. تهران سرشار از قصههایی است که هنوز گفته نشده و به نظر میرسد شهری است که درباره آن ساکت بودهاند و همین موضوع آن را به یک سوژه داستانی جذاب تبدیل میکند.
وی در خصوص آثار خود که در آنها به تهران پرداخته شده، گفت: از آثار بنده در مجموعه داستان «عاصف و الدار» که نامزد جایزه جلال آل احمد شده بود کاملاً تهران حضور دارد و به گذشته و آینده تهران پرداخته شده است. در رمان اول بنده تحت عنوان «کافه پیپ» نیز تهران حضور داشته و زیستی از تهران مدرن در آنجا مورد توجه قرار گرفته که معمولاً درباره آن حرفی زده نمیشود.
این نویسنده ادامه داد: تهران به شدت اسیر کلیشهها است و تعدد داستانهای کلیشهای باعث شده تهران روایت نشود. یکی از معضلات نیز این است که نویسندههای اهل شهرستانها نیز تهرانی مینویسند و متأسفانه به همان تهران کلیشهها میپردازند و سعی میکنند شهرستان خود را مانند تهران کلیشهای روایت کنند که من آن را روایت و داستان اصیل نمیدانم. تهران پر از ویژگیهایی است که هیچکدام روایت نشده و یکی از مهمترین کارهای نویسندهای که به تهران میپردازد باید این باشد که از کلیشهها عبور کند و از تهران آشناییزدایی کند.
وی با بیان اینکه شکستن کلیشه کار هرکسی نیست، گفت: نگاه نویسنده باید کلیشهای نباشد تا بتواند روایت تازهای ارائه دهد و برای اینکه نگاه او کلیشهای نباشد نیز باید از آلوده شدن به بازیهای سیاسی و منافع اقتصادی دوری کند، یعنی اصل برای او هنر و روایت باشد و همهچیز را برای هنرش بخواهد نه اینکه از ادبیات برای به دست آوردن قدرت و ثروت بهره ببرد.
قائمخانی گفت: دو پرتگاه سخت و وحشتناک نیز برای شکستن کلیشه در داستانها و رعایتها وجود دارد که یکی از آنها کلیشه شهر مدرن است که بر روایتها سایه میاندازد و دیگری فضای شعارزده مدیران است که همیشه باعث میشود واقعیت و حقیقت موضوعات از جمله تهران کنار برود و حرفهای شعارزده بیاثر تولید شود.
وی در خصوص تأثیر ادبیات و زندگی شهری بر یکدیگر گفت: وقتی درکی از شهر وجود داشته باشد، خود را در ادبیات و روایت نشان میدهد و اگر فهمی باشد پس حتماً ادبیات مخصوص خود را به همراه دارد اما اگر ادبیاتی در این راستا نیست یعنی درک و فهم شهری وجود ندارد. ادبیات و روایت است که تنگاتنگ فهم و درک مدنی است و اگر ادبیات و روایت وجود ندارد، مدیران نیز فهم و درکی از شهر ندارند و احتمالاً کلیشهای را از غرب دریافت کرده و آن را تکرار میکنند.
این نویسنده با اشاره با تأثیر جایزه داستان تهران بر نویسندگان گفت: جشنوارهها و جوایزی مانند جایزه داستان تهران میتوانند بسیار مؤثر باشند، مخصوصاً وقتی تداوم و استمرار پیدا کنند و متمرکز بر تهران باشند. این جایزه اثرات شگفتی خواهد داشت و میتواند تبدیل به نمونهای برای جوایز و موقعیتهای جغرافیایی دیگر نیز بشود اما باید به این هم توجه داشته باشیم که تنها راه جذب مخاطب این است که اجازه دهیم نگاههای انتقادی وارد روایت تهران شوند و جایزه بگیرند.
وی ادامه داد: روایتهای انتقادی تاکنون کم بودند و همیشه به بهانه سیاهنمایی، بازی در پازل دشمن سرکوب شدند. البته که روایتهایی که واقعاً سیاهنمایی میکنند وجود دارند و درک اینکه تفاوت روایتهای انتقادی با آنها چیست از هر داوری برنمیآید. با این حال اگر داورهای متخصصی وجود داشتند و تفاوت آنها را متوجه شدند، باید اجازه دهند روایتهای انتقادی جایزه بگیرند تا اعتماد مردم نیز به اینگونه جوایز جلب شود.
علاقهمندان شرکت در ششمین جایزه داستان تهران میتوانند تا ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۴ از طریق ایمیل tehranstory6@gmail.com یا شماره ۰۲۱۹۶۰۴۵۷۲۳ با دبیرخانه در ارتباط باشند و برای اطلاعات بیشتر به سایت رسمی جشنواره به نشانی tehranstory.ir مراجعه کنند.
منبع: خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency